دعا در قرآن(3)

پدیدآورسیدمهدی موسوی کاشمری

نشریهفرهنگ کوثر

شماره نشریه4

تاریخ انتشار1388/10/13

منبع مقاله

share 2551 بازدید
دعا در قرآن(3)

سيد مهدى موسوى كاشمرى

در نوشتار پيش، پيرامون اعتقاد به ربوبيت‏حق، كه يكى از اركان مهم دعاست، به گفتگو پرداختيم. چنانكه گفتيم مقصود از اركان دعا امورى است كه اگر تحقق نيابد، اصل دعا محقق نمى‏شود. و سر عدم استجابت‏بسيارى از دعاها نيز همين است و گرنه، طبق وعده الهى، هر گاه دست نياز به سوى حضرت حق دراز شود و دعا تحقق يابد، اجابت‏به وقوع مى‏پيوندد.
البته شيوه اجابت و زمان آن، طبق روايات، مختلف است; ولى اصل عنايت و جواب، قطعى و اجتناب‏ناپذير است. در اين نوشتار به يكى ديگر از اركان دعا مى‏پردازيم:

احساس نياز

چنانكه گذشت عالم خلقت را فقر فرا گرفته است و خداوند جهان نيز به هر موجودى، به فراخور استعدادش، فيض مى‏رساند. اراده حضرت حق چنان تعلق گرفته است كه انسان، گذشته از اصل زندگى براى برخوردارى از حيات خاص انسانى و تامين سعادت دنيا و آخرت نيز به توجهات ويژه خداوند نيازمند باشد. سنت الهى برخوردارى از عنايات ويژه حق را به درخواست‏بنده و دعاى او وانهاده است; به گونه‏اى كه، بر اساس مفاد آيه كريمه، اگر دست نياز به سوى حضرت حق دراز نشود، انسان از اين عنايت ويژه محروم خواهد شد.
نكته مهم در مساله اين است كه براى اجابت دعا تنها وجود فقر كافى نيست‏بلكه علاوه بر آن احساس فقر نيز لازم است. تا انسان به نياز خود پى نبرد و آن را با تمام وجود درك نكند، براى پر كردن خلاهاى حيات خود اقدام نمى‏كند.
وقتى بشر به ابزارهاى مادى چشم دوخته است و از فقر و نياز واقعى‏اش به خداى متعال غافل است، دست طلب به سوى پروردگار دراز نمى‏كند و اگر هم چيزى بگويد، چون با اين احساس همراه نيست دعاى حقيقى شمرده نمى‏شود.

دعاى مضطر

در فرهنگ قرآنى گاه سخن از «مضطر» است. مضطر كسى است كه براى نجات از سختيها و شدايد زندگى تمام راههاى عادى را بسته مى‏بيند، بيچاره و درمانده مى‏شود، با تمام وجود تنها به يك نقطه توجه مى‏كند و از همان روزنه به صفحه دل خود روشنى مى‏بخشد. در سوره نمل مى‏خوانيم:
«امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء ... .»
چه كسى دعاى مضطر را اجابت مى‏كند و ناگوارى را برطرف مى‏سازد ... .
آن گونه كه از ظاهر آيه برمى‏آيد اجابت دعاى مضطر از سنتهاى الهى و غير قابل ترديد است. اينكه عنوان «مضطر» موضوع كلام واقع شده است، نشان مى‏دهد كه اضطرار شخص داعى از پايه‏ها و اركان جريان اين سنت الهى است; بدون آن انتظار استجابت دعا نادرست است. در واقع خداى بزرگ بطور خالص خوانده نمى‏شود. مرحوم علامه طباطبايى(ره) در تفسير اين آيه به همين نكته اشاره فرموده است.
در صحيفه سجاديه نيز اين گونه مى‏خوانيم:
«... انت الذى اجبت عند الاضطرار دعوتى ... »خدايا، اين تويى كه هنگام اضطرار دعايم را اجابت مى‏كنى ... .
استجابت دعاى «مضطر» نه بدان خاطر است كه عنوان اضطرار، در برابر احساس فقر، موضوع مستقلى است; بلكه بدان جهت است كه انسان در اين حال دست‏خود را از همه اسباب عادى كوتاه مى‏يابد، از هر چه غير خداست قطع اميد مى‏كند، به حقيقت فقر و نيازش پى مى‏برد، با همه ذرات وجود خود هماهنگ مى‏شود، لحظه‏اى نورانى و شكوهمند به خدا پناه مى‏برد و خواسته دل را به زبان مى‏آورد. در اين حالت است كه دعا محقق مى‏شود و بر اساس سنت جارى الهى اجابت تحقق مى‏يابد.
قرآن كريم اشاره مى‏كند كه انسان همواره در هنگام خطر و ياس از وسايل عادى به خدا روى مى‏آورد، از او طلب نجات مى‏كند و چون از بحران خارج مى‏شود، دوباره پروردگار را فراموش مى‏كند.
«و هو الذى يسيركم فى البر و البحر حتى اذا كنتم فى الفلك و جرين بهم بريح طيبه و فرحوابها جائتهاريح عاصف و جائهم الموج من كل مكان و ظنوا انهم احيط بهم دعوا الله مخلصين له الدين لئن انجيتنا من هذه لنكونن من الشاكرين فلما انجيهم اذا هم يبغون فى الارض بغير الحق ...»
اوست كه شما را در خشكى و دريا سير مى‏دهد تا آنگاه كه در كشتى قرار گرفتيد و بادى خوش و ملايم كشتى را به حركت درآورد و شما شادمان شديد ناگهان طوفانى سخت و تند وزيدن گرفت و امواج دريا از هر طرف به سوى شما حمله‏ور گرديد تا آن جا كه احساس كرديد از هر ناحيه در احاطه‏ى امواج بلائيد آن وقت‏خدا را با خلوص و توجه قلبى به كمك فرا مى‏خوانيد كه اگر از اين خطر ما را رهايى بخشى از سپاسگزاران خواهيم بود و همين كه آنان را از اين گرفتارى و تنگنا نجات داد آنها به سوى فساد و تجاوزكارى روى آوردند و به غير حق عمل كردند ... .
اين مضمون در آيات ديگر نيز آمده است.
سبب روى‏آورى به سرچشمه‏ى نجات در حال خطر و اعراض از او هنگام آسودگى خاطر اين است كه انسان در موقعيت دشوار به حقيقت ضعف، فقر و نيازش پى مى‏برد و با هدايت فطرت از همه چيز و همه كس دل بريده، به خداوند روى مى‏آورد. در اين موقعيت دعاى حقيقى به وقوع مى‏پيوندد، خداوند نيز اجابت مى‏كند و انسان درمانده را نجات مى‏دهد. ولى چون موقعيت دگرگون شد و فرد رهايى يافت، ديگر بار در هوسهاى خويش فرو مى‏رود و از توجه به حقيقت‏سراسر نيازش باز مى‏ماند.
بنابراين، آنچه انسان در كشتى نشسته را به سمت‏خالق هستى كشانده، دست نيازش را به سوى او مى‏گشايد. احساس فقر و نياز واقعى به خداوند است.

ايجاد تنگناها براى تضرع

بر اساس آيات قرآن كريم، هرگاه خداى تعالى اراده مى‏كند تا مردم گرفتار در غرقاب شهوات و لذات زندگى مادى را به سوى خود متمايل سازد، باران مصيبتها را بر آنان فرو مى‏فرستد تا تحت تاثير مشكلات و گرفتاريها به پروردگار روى آورند و از او طلب نجات كنند. قرآن كريم مى‏فرمايد: «و ما ارسلنا فى قرية من نبى الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهم يضرعون.»
ما هيچ پيامبرى را به سوى گروه و منطقه‏اى نفرستاديم مگر اينكه آن جمعيت را به انواع محنتها همچون فقر و كمبود امكانات زندگى و بد حالى و سختى معيشت گرفتار ساختيم تا شايد [احساس ذلت و فقر كنند و] دست نياز به سوى او بردارند.
البته مصيبتها و بلاها تنها مى‏تواند زمينه هدايت و توجه به سوى حق را فراهم آورد و در حدى نيست كه موجب اضطرار شده، اختيار و اراده را از انسان سلب كند. در حقيقت اضطرار حالتى است كه در اثر حوادث و مصيبتها پديد مى‏آيد. در چنين موقعيتى فطرت بيدار مى‏شود انسان را سمت پروردگار توانا مى‏كشاند. ناگفته پيداست كه خداى متعال هرگز از اضطرار براى هدايت انسان بهره نمى‏گيرد، زيرا در قرآن كريم هدايت كردن اضطرارى را از خود نفى كرده است. او براى راهنمايى بشر تنها به فرستادن رسولان و كتابهاى آسمانى و ايجاد زمينه‏هاى مساعد بسنده مى‏كندتا انسان در انتخاب راه صحيح زندگى كاملا مختار باشد.

راز مستجاب الدعوه بودن

بنا بر آنچه گفتيم اساس دعا احساس فقر حقيقى است. عروض اضطرار تنها شخص را بيدار كرده، ضعف و ناچيزى او و اسباب عادى را به وى مى‏نماياند و وجودش را از احساس فقر و نياز سرشار مى‏سازد. پس اگر كسى، در اثر كمال معرفت و يقين، به مرحله‏اى برسد كه بدون قرار گرفتن در موقعيتهاى دشوار با تمام وجود تنها خدا را مؤثر در هستى به شمار آورد، از هر چه غير اوست دل بريده، به انقطاع از غير خدا برسد و در هر حال خود را حقيقتا وابسته به حق بداند، مستجاب الدعوة مى‏شود.
البته دسترسى به چنين مرتبه‏اى به عزم پولادين و مساعدت عوامل بسيار نيازمند است; وصول بدان مرتبه نه تنها آرزوى همه اوليا و مخلصان وادى سلوك الى الله است، بلكه دستيابى به بالاترين درجه‏ى ممكن آن كه «كمال انقطاع‏» از غير خداست، با همه مراتبش، خواسته امامان معصوم - عليهم السلام - است; امامان مظلومى كه در مناجات شعبانيه گفتند: «الهى هب لى كمال الانقطاع اليك ...;» يعنى، خدايا مرا به آن مقام «كمال انقطاع‏» واصل كن.
وقتى انسان بدين مقام رسيد،ديگر در همه حال «مضطر» است. چنين شخصى براى بيدارى و درك فقر محض به گرداب حوادث طبيعى نياز ندارد; زيرا همواره دست‏خود را از توسل به غير حق كوتاه، اميدش را از غير حق بريده و خود را مضطر واقعى مى‏بيند; شايد آيه كريمه «امن يجيب ...» نيز، در افقى عالى‏تر و معنايى بالاتر چنين مقصودى را در بر داشته باشد.
و بعيد نيست كه مراد از مضطر خواندن حضرت ولى عصر - ارواحنا له الفدا - نيز همين باشد. در دعاى شريف «ندبه‏» آمده است:
«اين المضطر الذى يجاب اذا دعا ... ;» يعنى، كجاست آن شخص مضطرى كه هر گاه خدا را بخواهد، خواسته‏اش به اجابت مقرون است. بسيار شايسته است كه نوشتار را با فرازى از صحيفه‏ى سجاديه به پايان بريم. حضرت سجاد(ع) با خداوند چنين مناجات مى‏كنند:
«دعوتك يا رب مسكينا مستكينا مشفقا خائفا و جلا فقيرا مضطرا اليك ... .»
پروردگارا، تو را مى‏خوانم در حالى كه تهيدست و درمانده‏ام، هراسناك و ترسانم بى‏چيز و نيازمندم و به عنايت و كمك تو مضطرم ... .

مقالات مشابه

تأثیر نماز بر وجدان کاری و ایجاد تعهد شغلی از منظر آیات و روایات

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمحمد کریم حکمت آرا, عادل سلطانی

خاستگاه قرآني نيايش هاي امام جواد (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهعزت‌الله مولایی‌نیا

گشايش در مناجات امام جواد (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهحسن پویا

بررسی و تحلیل نظرات فقهاء درباره جواز قرائات سبع در نماز

نام نشریهمطالعات قرائت‌ قرآن

نام نویسندهمحمد فاکر میبدی, سیدمجتبی رضوی

بررسی تطبیقی نماز در دین اسلام و آیین زرتشت

نام نشریهپژوهشن تامه معارف قرآنی

نام نویسندهعبدالمجید طالب تاش, سعید ششگل‌نژاد

نقد و بررسی دیدگاه‌های قرآنیّون دربارة نماز

نام نشریهپژوهش نامه معارف قرآنی

نام نویسندهمحمدعلی تجری, سیدمحسن خلیلی‌نژاد, فاطمه زینالدینی

الصُّور الخیالیه فی آیات الدُّعاء فی القرآن الکریم

نام نشریهپژوهش های قرآنی در ادبیات

نام نویسندهحسین میرزائی‌نیا, علیرضا مجتهدزاده

تبارشناسی واژه قرآنی «صلاة»

نام نشریهپژوهش های زبانشناختی قرآن

نام نویسندهوصال میمندی, شکوفه شریفی‌فر